دانستنی های ازدواج

 

آنچه دختران و پسران مجرد باید بدانند …

*بهتر است آغاز کننده سوال و گفتگو آقا پسر باشد.

* بعد از طرح سؤال از طرف پسر، دختر به اختصار پاسخ میگوید و نظر او را در همان مورد میپرسد.

* اگر آقا پسر به جای سوال پرسیدن، درباره آرا و عقاید خود سخن گفت، دختر خانم در مواردی که نظر خاص یا مخالفی دارد، آن را بیان کند.

* بعد از اینکه جلسه اول پایان یافت درصورت احساس توافق کلی، مطالبی که جنبه خصوصی و سرّی دارد مانند بیماری حاد یا خاص، اختلال روحی روانی، ازدواج قبلی، رابطه قبلی با جنس مخالف، طلاق پدرو مادر، حدود مهریه و … را مطرح کنید.

سؤالات اختصاصی دختر خانم از آقاپسر:

۱- شهر محل سکونت (قصد دارید در چه شهری زندگی کنید)

۲- نوع سکونت (مستقل یا مشترک با والدین)

۳- اشتغال مرد:
الف) درصورتی که مرد شغل دارد وضعیت شغلی او باید شفاف و روشن بیان شود.
ب) درصورتی که درحال حاضر شاغل نیست باید بپرسید در آینده چه شغلی را میخواهید انتخاب کنید؟

نکته: بعضی از شغلها مانند: هنرپیشگی، روحانیت، نیروی انتظامی، نظامی گری و … روحیه خاص میخواهد و هر زنی نمیتواند با آن شغل کنار بیاید.

۴- فعالیتهای سیاسی- اجتماعی زن (موافق یا مخالف؟ در صورت موافقت تا چه اندازه موافق است)

۵- اشتغال و تحصیل زن (حتما در مورد اشتغال به نوع آن {مراکز تجاری، اداری، آموزشی و …} و درمورد تحصیل به سطح آن (کاردانی، کارشناسی، ارشد، دکتری) اشاره شود

۶- سطح زندگی (میزان مهمانی دادن، مسافرت رفتن و …)

دانستی قبل از ازدواج

مشورت کنید، خوب فکر کنید:
نکته مهم این است كه درصد اندکی از افراد به بلوغ ازدواج می‌‌‌رسند و تعریف شخصیت و همخوانی آن، کاملا تخصصی است و باید به‌وسیله مشاور حرفه‌ای بررسی شود. از سوی دیگر، خیلی از تناسب‌ها می‌‌تواند در آینده با تغییر سلایق و نگرش افراد دچار تغییرات بنیادی شوند.

نکته بسیار مهم دیگر اینكه در صورت نگرش منفی خانواده پسر(که معمولا همینطور هم هست و با اجبار پسر ازدواج انجام می‌شود) تبعات منفی چنین ازدواجی تقریبا همیشگی خواهد بود.

اگر مردد یا حساس باشید:
نگرش زوج مخصوصا مرد در این خصوص اهمیت بسزایی دارد. اگر پسری از همان اول با شک و تردید در مورد بزرگ‌تر بودن خانمش بیندیشد، آمادگی دارد که بعدا با دخالت یا کنایه یا سرزنش یا حرف و حدیث یا دخالت مستقیم و غیرمستقیم اطرافیان، به هم بریزد. اگر هم دچار تعارض‌های طبیعی زناشویی با همسر هم شود، احتمالا آنها را بزرگ‌نمایی می‌كند و سایر تفاوت‌های فرهنگی، اجتماعی و خانوادگی هم برایش پررنگ‌تر می‌شود و این مساله را مرتب به رخ همسرش می‌كشد.

▫️ گاهی هم مرد به‌‌ علت فرسودگی جسمی‌‌ و جنسی زودرس زن، مخصوصا در یائسگی، احساس ضرر می‌کند. البته اگر پسری نگاه مثبتی به این قضیه داشته باشد، شاید به سادگی از کنار این مساله بگذرد.

▫️ همچنین دختری که به این مساله (بالاتر بودن سن زیاد خودش) حساس باشد، یا حساسش کرده‌ باشد، بعدا هر مساله‌ای در رابطه‌اش را به خودش و سن بالاترش نسبت می‌‌‌دهد.

برخی از دختران به دلیل عاشق شدن و برخی از روی دلسوزی و به قصد کمک، تصمیم به ازدواج با فرد معتادی که هنوز ترک نکرده می گیرند که تصمیم درستی نیست.

علت آن این است که اغلب معتاد ان مشکلاتی مانند اختلال در شخصیت (عدم حس مسئولیت، دروغگویی و …)، کاهش میل جنسی و … دارند علاوه بر آن از نظر ظاهری و بهداشتی شریک مناسبی نخواهند بود. بنابراین به او فرصت ترک دهید و بعد از ترک در صورتی که با استفاده از راه های علمی تشخیص ترک مانند آزمایش و معاینه ناگهانی و بدون اطلاع قبلی، مشاوره با روان پزشک و … مطمئن شدید که پاک شده است ازدواج اشکالی ندارد.

 به یاد داشته باشید که ادعای ترک زیر ۶ ماه اعتباری ندارد؛ چراکه حدود دو سوم معتادان ترک کرده، زیر ۶ ماه دوباره به اعتیاد روی می آورند. صورتی می توان اطمینان یافت که حداقل یک سال از ترک گذشته باشد که آن هم زمان ترک موقت است و بعد از این زمان، وارد ترک دائم می شود. طبیعی است که هرقدر از یک سال بگذرد، ضریب اطمینان بیشتر خواهد شد.

ارتکاب جرم و زندان رفتن سبب می شود که فرصت های بسیاری را برای ازدواج بگیرد.

اگر از ارتکاب جرمتان پشیمان شده اید و بعد از ادای حق الناس به درگاه خداوند توبه کرده اید و بعد از رهایی از زندان ،دیگر به دنبال بزهکاری های اجتماعی نمی روید، مطمئن باشید که خداوند کمک کننده و دستگیر است و گذشته شما را از ذهن مردم پاک می کند.

در این بین لازم است که خودتان تا مدتی با رفتار شایسته و درست به دیگران ثابت کنید که دیگر آن شخص بزهکار گذشته نیستید.

در هر صورت به سبب خطایی که مرتکب شده اید، باید در انتخاب همسر مقداری از توقعات خود بکاهید و سراغ خانواده هایی برای ازدواج بروید که شرایط پایین تری دارند.

۲٫نگران آسیب های روحی و روانی:

این افراد به دلیل اینکه سال ها شاهد دعواها، درگیری ها و حتی کتک کاری های والدین خود بوده اند، آسیب های روحی و روانی بسیاری دیده اند. ترمیم این آسیب ها و فراموش کردن آنها قبل از ورود به زندگی مشترک یک اصل مهم تلقی می شود. بنابراین مطمئن شوید که همسر آینده شما توانسته این مسائل را برای خود حل و فصل کند و به سبک و سیاق خود ساخته ای در زندگی فردی اش برسد.

ضمن اینکه یادآور می شویم که بعضی از دعواهای پدر و مادرها به صورت پنهانی بوده است. در واقع والدین می کوشیده اند برای پیشگیری از آسیبهای روحی در حضور فرزند درگیر نشوند؛ بنابراین همه فرزندان طلاق درمعرض آسیبهای روحی و روانی نیستند.

۳٫ آسیبهای اجتماعی:
آسیبهای اجتماعی فرزند ناشی از نبودن والدین و در نتیجه نبود کنترل اوست این درحالی است که ممکن است پدر بزرگ و مادر بزرگ فرزند، همچون والدین، او را کنترل می کرده و مراقب بوده و مانع از آسیبهای اجتماعی او شده باشند.

۵٫ کمبودهای اقتصادی:
کمبودهای اقتصادی فرزند و در نتیجه عقده های ناشی از این کمبودها ممکن است در فرزندان طلاق وجود داشته باشد با این وجود باز هم اعلام می کنیم که ممکن است پدر بزرگ و مادر بزرگ آن فرزند از جهت اقتصادی در حد نیاز و متعارف به او رسیدگی کرده باشند.

بنابراین صرف اینکه دختر یا پسری فرزند طلاق است نمیتواند مانع ازدواج او باشد چرا که نگرانی های پیش گفته ممکن است در مورد فرزندانی که پدر و مادرشان از هم جدا نشده اند نیز وجود داشته باشد بنابراین با شناخت درست از طرف مقابل دست به انتخاب بزنید.

اصالت خانوادگی

اصالت خانوادگی بسیار بسیار مهم است، چون اینجا آمریکا نیست که هیچ اهمیتی به خانواده داده نمی شود. اصالت خانوادگی یعنی ما وقتی ازدواج می کنیم با یک شاخه از یک درخت ازدوج می کنیم و این درخت باید درخت پاکی باشد. چون اینجا ایران است و ما شرقی هستیم و با هم رفت و آمد داریم. خون گرم هستیم و باید به این افتخار کنیم.

بزرگان ما خیلی تاکید دارند که با کسی ازدواج کنید که کریم الاصل باشد. (یعنی اصالت خانوادگی داشته باشد) یعنی خانواده خوشنام باشد.

اگر پدر دختر یا پسر معتاد باشد و یا به هر دلیلی زندان باشد آیا این خانواده اصالت دارد؟ بله. البته این خانواده سلامت خانوادگی ندارد ولی اصالت دارد. اگر من پدرم هم اعدام بشود باعث نمی شود که اصالت خانواده خدشه دار بشود. ولی البته سلامت خانواده را زیر سوال می برد.

ازدواج با کسی که اصالت خانوادگی ندارد به هیچ وجه توصیه نمی شود ولی ازدواج با کسی که سلامت خانوادگی ندارد در صورتی که با تحقیق بیشتری صورت گرفته باشد اشکالی ندارد. علت هم این است که در این خانواده احتمال جرم و خطا بیشتر است.

اگر خانواده ای صالح و شایسته و خوشنام باشد اصالت خانوادگی دارد. اصالت خانوادگی چیز عجیب و غریبی نیست.

رسول اکرم (ص): دقت کنید که نسل و فرزند خویش را در چه ریشه ای قرار می دهید و بدانید که این ریشه اثری پنهانی دارد.

رسول اکرم (ص): با خانوادة صالح ازدواج کنید چرا که نطفه (ژن) اثر گذار است.

آیا اگر ریشة یک درخت در فاضلاب باشد و با نجاست رشد کرده باشد با درختی که در خاک حاصلخیز و آب رودخانه پرورش یافته یکی است.

ازدواج با خانواده ای که اصالت دارد به معنی ازدواج فامیلی نیست. ازدواج فامیلی ممنوع، ممنوع، ممنوع، ممنوع است. ما ازدواج فامیلی را به هیچ وجه توصیه نمی کنیم.

برخی از والدین نسبت به ازدواج فرزندان و نیاز جنسی آنها کوچکترین توجهی نکرده و حتی در صورت اظهار تمایل فرزندان در این رابطه نیز سعی می کنند با قرار دادن موانعی همچون ادامه تحصیل، شغل مناسب و … آنها را از این تصمیم منصرف نمایند. این اولویت بندی نادرست والدین در زندگی و بی توجهی آنها به ازدواج فرزند موجب می شود که پس از مدتی مسئله ازدواج برای جوان هم جزء اولویتهای دسته چندم محسوب شود.

▫️ به بیان دیگر زمانی که فرزند راغب به ازدواج است والدین نمی خواهند. پس از مدتی که والدین راغب به ازدواج فرزندان شان شدند، بچه ها دیگر نمی خواهند و این خود سرآغاز مشکلات والدین با فرزندان و گاه حتی به دام افتادن جوانان در مشکلات انحرافی می باشد

سخت گیری های بی جای والدین:
گاه مشاهده می شود که برخی از والدین پرتوقع، مشکل پسند و… هستند و از هر کسی یک ایراد می گیرند. مثلاً از رفتار یکی خوششان نمی آید. زبان لهجه دیگری را نمی پسندد و…

▫️ به بیان دیگر سلیقه های شخصی خود را ملاک و معیار انتخاب همسر برای فرزندشان قرار داده و اصلاً برای ملاک های فرزندشان ارزشی قائل نیستند. همین سخت گیری های بیجا در نهایت یا باعث ازدواج نکردن فرزند و بالا رفتن سن او می شوند و یا همسری بر طبق ملاک های خود برای فرزندشان انتخاب می کنند بدون آنکه هیچ سنخیتی با وی داشته باشد.

چه زمانی خودتان باید برای ازدواج تصمیم بگیرید :
اگر پدر و مادری یا آگاهی مناسب یا سلامت روانی چندانی نداشته باشند در چنین جاهایی شاید ازدواج بدون رضایت خانواده چندان بد نباشد چرا که همان محیط ناسالم خانواده می‌تواند آسیب‌زا باشد. مثلا پدری که دچار بیماری پارانوئید باشد و با همه رفتار‌های اطرافیان دچار سوءظن می‌شود، مسلما مخالفت چنین پدری با ازدواج جای اما و اگر بسیاری دارد.

البته ناگفته نماند که بهتر است در چنین مواردی حداقل با یک مشاور مشورت کنید تا مطمئن شوید تصمیم درستی گرفته‌اید.
در مواردی با آن ها مشورت کنید:
درست است که شما و همسرتان می توانید در همه موارد خودتان تصمیم بگیرید، اما کمک گرفتن از افراد با تجربه، از جمله والدین خود یا همسرتان می تواند فرآیند تصمیم گیری شما را تسهیل سازد. سعی کنید در بعضی از موارد نظر #والدین_همسر تان را هم جویا شوید. این کار شما موجب می شود آن ها تصور کنند که شما آن ها را پذیرفته اید و از آن پس رابطه بهتری با شما بر قرار سازند.

بیشتر از اینکه حرف بزنید، گوش کنید:
در اولین جلسات حضور در جمع های خانوادگی سعی کنید بیشتر شنونده باشید تا گوینده، این کار موجب می شود که شما با فرهنگ این خانواده بیشتر آشنا شوید، از طرفی وقتی کسی بیشتر گوش می دهد، امکان اشتباه کردنش کمتر است، اما وقتی صحبت می کند، اشتباهاتش آشکار می شوند.

از همسرتان اطلاعات بگیرید:
اینکه شما از والدین همسرتان شناختی نداشته باشید، طبیعی است، اما خیلی راحت می توانید این معضل را حل کنید. از همسرتان درباره سبک زندگی و موضوعات مورد علاقه والدینش بپرسید. سپس سعی کنید تا درباره موضوعات مورد علاقه آن ها اطلاعاتی جمع آوری کرده و در فرصت مناسب با آن ها درباره این موضوعات گفت و گو کنید.

عقایدتان را برای خودتان نگه دارید:
ممکن است بعضی از عقاید شما شبیه عقاید پدر و مادر همسرتان نباشد. در این گونه مواقع می توانید خیلی آرام و منطقی از آن ها بخواهید که دلیل عقیده شان را مطرح کنند چنانچه مشاهده کردید آن ها به هیچ وجه از موضع شان کوتاه نمی آیند، خوب است با گفتن محترمانه جمله «حق با شماست»، بحث را خاتمه دهید، چون در این رابطه چیزهایی بسیار مهم تر از عقاید شخصی شما وجود دارد.

۱- خانم ها باید بدانند که با رفتارهایی که نشان از محبت افراطی میدهد مثل ناخن گرفتن شوهر و …. نقش مادر را برای همسرشان ایفا میکنند. این رفتارها خوب نیست ممکن است شوهر شما الان شکایتی نداشته باشد و حتی خوشش هم بیاید اما بعد از مدتی احساس خفگی و به دام افتادگی می کند. ضمن اینکه این رفتار مادرانه شما به او این پیغام را میدهد که او فردی بی لیاقت است در نتیجه اعتماد به نفسش را از دست می دهد.

۲- رفتار شما باعث سرد مزاجی او می شود چرا که شما را در جایگاه مادر خود می بیند نه همسر بنابراین هیچ مردی با مادر خود رابطه زناشویی برقرار نمی کند.

۳- تکرار اینگونه رفتارها توسط شما موجب می شود این رفتارها به وظیفه تبدیل شود و اگر به هر دلیلی نتوانستید به وظیفه خود عمل کنید احساس نامطلوبی در همسر شما به وجود می آید و این گونه برداشت می کند که شما به وظیفه خود عمل نمی کنید.

 

یکی از تفاوت های عمده بین زن و مرد، عاطفی تر بودن زنان است و این انتظاری است که زن ها، از مردها نیز دارند! مثلاً زنی که همواره تاریخ دقیق روز #ازدواج ، تاریخ تولد #همسر، مکان آشنایی و … را به یاد دارد و چه بسا به مناسبت آنها، برای همسر خود، هدیه هایی هم تهیه کند، وقتی با شوهری روبه رو می‌شود که نسبت به این مسائل بی اعتنا یا فراموشکار است، نخستین احساسش آن است که همسرش نسبت به او بی علاقه و بی اهمیت است.
باید دانست ادامه چنین تفکرات منفی و برخوردهای احساسی در مدت زمانی اندک، موجب بروز سوء تفاهم و دلسردی از زندگی مشترک می‌شود. لذا آگاهی از این نکات ضمن آن که از ناراحتی های بسیاری جلوگیری می‌کند، احساس مهارت در زندگی مشترک را در شخص رشد می‌دهد و او را به موفقیت می‌رساند.

درصورتی که در دوران عقد هنوز به همسرتان احساسی ندارید به راهکارهای زیر برای ایجاد #احساس توجه کنید:

۱- ویژگی های مثبت همسرتان را فهرست و دائم به خودتان یادآوری کنید این یادآوری علاقه به او را ایجاد خواهد کرد.

۲- هرگز به خود تلقین نکنید که همسرتان را دوست ندارید بلکه برعکس آن را تلقین کنید.

۳- تظاهر کنید که همسر خود را دوست دارید همین تظاهر به دوست داشتن، کم کم این احساس را در شما ایجاد خواهد کرد.